Saturday, April 09, 2005
#63758C
سالیست سکوت می کنی و سالیست که می گریی سال دیگر عزای کدام باغچه رانوحه خواهی سرود ؛ زمین کوچیده از بهار برای گامهای کودک وارت هنوز گل آلودند . شهادتین را برای گل ها دوباره بخوان ، بگذار در تولد آن جهانیشان در مذهب تو جان گیرند .
_ سلام _ سلام و مرگ را شروع می کنیم . نفس می کشی تا ماندنی شوی من نفس می کشم تا بمانم ؛ مذهبت را بگذار بین رطوبت خاک و زمان را قدم بزن چرا گریه می کنی ؟ ! تولد رج به رج گل های قالی برایت کافی نیست ؟ شهادتینت را بخوان بنفشه ها را پشت دوچرخه بگذار خاک خاک پس بزن از روی قلبت و منتظر بهار باش تا صبحدم به اذان بنفشه ها به قنوت روی !
Scarlet@
11:53 PM
|
|
|